اعتبارسنجی استصحاب در دو امر حادث با تاریخ مجهول؛ و تأثیر آن در نقد ماده 873 قانون مدنی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم قم، قم، ایران.

2 طلبه سطح چهارحوزه علمیه، مجتمع آموزش عالی فقه، جامعة المصطفی (ص) العالمیة قم، قم، ایران.

doi.org/10.34785/j023.2022.002

چکیده

جریان و یا عدم جریان استصحاب در دو حادثه‌ای که تقدم و تأخر آن دو مشخص نیست، دارای ثمرات فقهی و حقوقی فراوانی در بیشتر ابواب فقه و حقوق می‌باشد و اندیشمندان فقه و حقوق در این مسئله دیدگاه‌های مختلفی ابراز داشته‌اند. در نوشتار پیش‌رو با بهره‌گیری از منابع کتابخانه‎‌ای و با روش تحلیلِ تطبیقی، آراء دانشمندان فقه و دیدگاه حقوقدانان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که فقها استصحاب را در این مسأله جاری دانسته، ولی به سبب تعارض، اثری برای آن لحاظ نمى‏کنند و به قاعده طهارت، قرعه، احتیاط و .... مراجعه می‌کنند. البته برخی به کلی استصحاب را جاری ندانسته و اصالت طهارت‌‏را مطرح نموده‌اند. فقها با اختلاف در جریان استصحاب، در کیفیت و نوع جهل تفاوت قائل نشده‌اند. حقوقدانان در فرض جهل در زمان حادثه نخست دیدگاه فقیهان را پذیرفته‌اند، ولی در فرض جهل در زمان حادثه دوم، آراء مختلفی دارند. در این مقاله اشکالات ماده 873 قانون مدنی که مخالفت صریح با فقه دارد بررسی شده است. به عنوان یکی از نتایج این پژوهش، و ملاحظه این‌که قانون مدنی ایران، بر گرفته از فقه امامیّه می‌باشد، به نظر می رسد بایستی در محتوا قانون مدنی ایران در موضوع ارث بازنگری صورت گیرد. تفاوت‌های بسیار میان «قانون مدنی ایران» و «فقه امامیّ» منجر به بروز اختلافاتی در مسائلی چون ارث شده است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Authentication of Presumption of Continuity (Istiṣḥāb) in two Incidental Events with an Unknown Date; and its Effects on Criticizing Article 873 of Iran’s Civil Code

نویسندگان [English]

  • mohammad mahdi kariminiya 1
  • Sayyid Asadullah Mousavi Nejad 2
1 Assistant Professor, Qom Karim University of Quranic Sciences and Education, Qom, Iran.
2 Student of the fourth level of the Jurisprudence Higher Education Complex, Al-Mustafa University of Qom, Qom, Iran.
چکیده [English]

The involvement or non-involvement of istiṣḥāb (presumption of continuity)  in two incidents whose priority and posteriority are not clear, has many legal and jurisprudential effects in most chapters of jurisprudence and law, and jurisprudence and law scholars have expressed different views on this issue. In the following article, the opinions of jurisprudence scholars and the views of jurists have been examined by using library sources and descriptive-analytical method. The results of the research show that the jurists consider istiṣḥāb to be valid in this issue, but due to the conflict, they do not consider any effect for it and refer to the principles of taṭhīr (purification), casting of lots, discretion, etc. Of course, some have totally considered istiṣḥāb to be invalid and brought up the authenticity of taṭhīr. By differing on the proceeding of istiṣḥāb, the jurists have not differentiated the quality and type of. Jurists have accepted the opinion of jurists regarding the assumption of ignorance at the time of the first incident, but they have different opinions regarding the assumption of ignorance at the time of the second incident. In this article, the defects of Article 873 of the Civil Code, which are in clear opposition to jurisprudence, have been examined. As one of the results of this research, and considering that Iran’s Civil Code is derived from Imāmī jurisprudence, it seems that the content of Iran’s Civil Code should undergo a revision on the issue of inheritance. Many differences between “Iran’s Civil Code” and “Imāmī jurisprudence” have led to arising differences in issues such as inheritance

کلیدواژه‌ها [English]

  • istiṣḥāb
  • known date and unknown date
  • priority and posteriority of incidents
  • Shī’a jurisprudence
  • Article 873 of Iran’s Civil Code
  1. امامى، سید حسن (بی‌تا)، حقوق مدنى، چ1، تهران: انتشارات اسلامیه.
  2. آملى، میرزا هاشم (1406ق.)، المعالم المأثورة فی شرح کتاب العروة الوثقی، چ1، قم: المطبعة العلمیة.
  3. اشتهاردى، على پناه (1417ق)، مدارک العروة، چ1، تهران: دار الأسوة للطباعة و النشر. ‏
  4. امامى، سید حسن (1384ش)، حقوق مدنى، چ 18، تهران: اسلامیه.‏
  5. انصارى، مرتضى (1428ق)، فرائد الأصول، چ9، قم: مجمع الفکر الإسلامی.
  6. جعفری لنگرودی محمّد جعفر (1379ش.)، مجموعه مُحشّی قانون مدنی، چ1، تهران: کتابخانه گنج دانش.‏
  7. حرّ عاملى، محمد بن حسن(1409ق)، وسائل الشیعة، چ1، قم: مؤسسه آل‌ البیت (ع).
  8. حکیم، سیّد محسن (1416ق.)، مستمسک العروة الوثقى، چ1، قم: مؤسسة دار التفسیر.
  9. حلبى، ابو الصلاح، تقى‌الدین بن نجم الدین (1403ق.)، الکافی فی الفقه، چ1، اصفهان: کتابخانه عمومى امام امیر المؤمنین (ع).
  10. حلّى (محقّق)، نجم الدین‏ جعفر بن حسن (1407ق.)، المعتبر فی شرح المختصر، چ1، قم: مؤسسه سیّدالشّهداء (ع).
  11. ‏ خراسانى حائری بیارجمندى، یوسف؛ آرام حائرى (1394ق.)، مدارک العروة، چ1، نجف ‏اشرف: مطبعة النعمان. ‏
  12. خمینى، سیّد روح اللّه موسوى (1368ش.)، تحریر الوسیلة، چ1، قم: مؤسسه مطبوعات دار العلم.
  13. خوئى، سیّد ابوالقاسم (1418ق.)، موسوعة الإمام الخوئی، چ1، قم: مؤسسة إحیاء آثار الإمام الخوئی.‏
  14. ــــــــت (1377ش.)، التنقیح فی شرح العروة الوثقى، چ1، قم: لطفی. ‏
  15. دیلمى، سلاّر، حمزة بن عبد العزیز (1404ق.)، المراسم العلویة فی الفقه و الأحکام النبویّة، چ1، قم: منشورات الحرمین.
  16. سبحانى تبریزى، جعفر (1376ش.)، نظام القضاء و الشهادة فی الشریعة الإسلامیة الغراء، چ1، قم: مؤسسه امام صادق (ع).‏
  17. صدوق، محمّد بن بابویه (1409ق.)، من لایحضره الفقیه، ترجمه علی اکبر غفارى، چ1، تهران: صدوق. ‏
  18. طاهرى، حبیب‌الله (1391ش.)، حقوق مدنى، چ3، قم: دفتر انتشارات اسلامى.
  19. ‏ طباطبایى یزدى، سیّد محمّد کاظم (1409ق.)، العروة الوثقى، چ2، بیروت: مؤسسة الأعلمی ‏للمطبوعات.‏
  20. طوسى، محمد بن على بن حمزه (1408ق.)، الوسیلة إلى نیل الفضیلة، چ1، قم: کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى.
  21. طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن (1387ق.)، المبسوط فی فقه الإمامیة، چ3، تهران: المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة.
  22. عاملى (شهید ثانى)، زین الدین (1380ش.)، روض الجنان فی شرح إرشاد الأذهان، چ1، قم: بوستان کتاب،
  23. ــــــــ (1421ق.)، رسائل الشهید الثانی، چ1، قم: بوستان کتاب.
  24. مفید، محمّد بن نعمان (1413ق.)، المقنعة، چ1، قم: کنگره جهانى هزاره شیخ مفید.‏
  25. نائینى، محمّدحسین (1373ق.)، مُنیة الطالب فی حاشیة المکاسب، چ1، تهران: المکتبة المحمدیة.
  26. نجفى، محمّد حسن (1362ش.)، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، چ7، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.