آیا شرق‌شناسی و شرق‌شناسی وارونه را پایانی هست؟

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

گروه جامعه شناسی، دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه کردستان. سنندج. ایران

https://doi.org/10.34785/J016.2019.109

چکیده

رویارویی با تجربه‌ی مدرنیته و سرمایه‌داری پروبلماتیک عام جهان اسلام در جهان مدرن است. این پروبلماتیک عام از سویه‌های درونی (مسئله هویت) و بیرونی (رابطه با سرمایه‌داری) برخوردار است. مواجهه با این پروبلماتیک‌ها در قالب گفتمان‌های شرق‌شناسی و شرق‌شناسی وارونه مفهوم‌سازی و صورت‌بندی شده و تا به امروز همچنان سیطره‌ی خود را حفظ کرده‌اند. هدف این مقاله کاوشی در امکان طرح پرسش از رهایی از گفتمان شرق‌شناسی و شرق‌شناسی وارونه است. پس از تحلیل گفتمان شرق‌شناسی و گرایش‌های درونی آن، به تحلیل گفتمان شرق‌شناسی وارونه می‌پردازیم و سپس با نشان‌دادن محدودیت‌های درونی هر کدام به پرسش از امکان جایگزین و اهمیت پرسش از خروج از این گفتمان‌ها می‌پردازیم. در نهایت این پرسش را مطرح می‌کنیم که آیا رهایی از شرق‌شناسی و شرق‌شناسی وارونه بدون توضیحی جدید از رابطه‌ی امر کلی و امر خاص ممکن خواهد بود؟ کلی‌گرایی‌ای که توهم بازگشت به دوران قبل از شرق‌شناسی را نداشته و در درون آن نیز باقی نماند، نه متکی به آموزه‌های غیرتاریخی ایده‌آلیستی باشد و نه اسیر خاص گرایی های پسا استعماری.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Is orientalism and reverse orientalism ending

نویسنده [English]

  • kamal khaleghpanah
Sociology, University of kurdistan, Sanandaj, Iran
چکیده [English]

Confrontation with modernity and capitalism is the general problematic Islamic world in modern age. This general problematic contains both internal aspects(identity question) and external aspects(confrontation with modernity and capitalism). Confrontation with this problematic has been formulized and conceptualized in forms of orientalism and revers orientalism. These discursive forms have kept their dominance on academic spheres. Purpose of this article is discussing from the possibility unleashing discursive forms of orientalism and revers orientalism. In this article we analyze orientalism and revers orientalism and their internal tendencies. Then we illustrated their internal confinements. In the following we will ask that it is not possible to overrule this discourses without new conceptualization from relation between the universal and the particular. That universalism was not had illusion to return of pre orientalism age likewise it was not reminded in its inner. Both it was not depended on non historical idealistic doctrine and not post colonialism particularism. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Modernity
  • orientalism
  • orientalism in revers. Universalism
  • Discourse
رابرت، یانگ.(1390)­. اسطوره سفید. ترجمه جلیل کریمی و کمال خالق پناه. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.                         
گاندی، لیلا.(1391). پسا استعمارگرایی. ترجمه مریم عالم زاده­و همایون کاکاسلطانی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.           
مورتون، استفان.(1392). گایاتری چاکراورتی اسپیواک. ترجمه نجمه قابلی. تهران: نشر بیدگل.
سعید، ادوارد.(1377). شرق‌شناسی. ترجمه عبدالرحیم گواهی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
شولتسه، راینهارد.(1389)­. تاریخ جهان اسلام در قرن بیستم. ترجمه ابراهیم توفیق. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
اونز، مری.(1393). تکوین جهان مدرن. ترجمه محمد نبوی. تهران: آگاه.
سعید، بابی.(1379). هراس بنیادین اروپامداری و ظهور اسلام گرایی. ترجمه غلامرضا جمشیدی­ها و موسی عنبری. تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
احمد، اکبر.(1389). اسلام از آغاز تا امروز. ترجمه اردشیر اشراقی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
سردار، ضیاء الدین.(1387). شرق‌شناسی. ترجمه محمد علی قاسمی. تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
احمد، اکبر.(1384). اسلام، جهانی شدن و پست مدرنیته. ترجمه مرتضی بحرانی. تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
اسپوزیتو، جان.(1389). جنبش‌های اسلامی معاصر. ترجمه شجاع احمدوند. تهران. نشر نی.
بلک، آنتونی. (1397). تاریخ اندیشه سیاسی اسلام. ترجمه محمد حسین وقار. تهران: نشر اطلاعات.
کازرمن، چارلز.(1393). گفتمان مدرنیسم اسلامی. ترجمه مصطفی مهرآیین. تهران: تارنمای هامون.
آشکار، ژیلبر.(2014). شرق‌شناسی وارونه. ترجمه سیامند زندی. تهران: نقد اقتصاد سیاسی.
العظم، صادق.(1397). شرق‌شناسی و شرق‌شناسی وارونه. ترجمه محمد رضا کلاهی. تهران: پروبلماتیکا.
اباذری، یوسف و کریمی، جلیل.(1385). آیا شرق‌شناسی را پایانی هست؟ مطالعات فرهنگی و ارتیاط. شماره6.
بروجردی، مهرزاد.(1990). غربزدگی و شرق‌شناسی وارونه. ایران نامه سال8.
بروجردی، مهرزاد.(1387). روشنفکران ایرانی و غرب. ترجمه جمشید شیرزادی، تهران: فرزان.
نظری، هادی و نعمتی انارکی، داوود.(1396). «شرق‌شناسی وارونه» در بازنمایی خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران از غرب. پژوهشنامه علوم سیاسی. 12(2)
دهشیری، محمدرضا.(1390).از شرق‌شناسی تا مطالعات پسااستعماری، رویکردی میان رشته‌ای. مطالعات میان رشته‌ای در علوم انسانی 3(4)
بیگدلو، رضا و ابوحمزه، احمد.(1396). تحلیل کارکردهای شرق‌شناسی انگلیسی در بلوچستان (قرن نوزده و نیمه اول قرن بیستم). پژوهش‌های تاریخی ایران و اسلام. 21.
کالر، جاناتان. (1386). فردنیاند دوسوسور، ترجمه کوروش صفوی.
Kerbou, S. (2016). From Orientalism to neo-Orientalism: Early and contemporary constructions of
Islam and the Muslim world. Intellectual Discourse, 24 (1).
Khalidi, M . A .(2006).  Orientalisms in the interpretation of Islamic philosophy .Philosophy
Taib,  M .(2009) . On Orientalism and Orientalism-in-Reverse among Muslims. Dialogosphere.
MacKenzie, J. M. (1995).  Orientalism: History, Theory and the Arts. Manchester University  Press.
Breckenridge, C. A. (1993).  Orientalism and the Postcolonial Predicament: Perspectives on South Asia. University of Pennsylvania press.  
Vatin, J. C. (2015).  After Orientalism. Brill.
Burke, E. (2008).  Genealogies of Orientalism: History, Theory, Politics. University of Nebraska Press.
Dallmayr, F. (1996). Beyond Orientalism: Essays on Cross-Cultural Encounter. State University of New York  Press.
Isin, E. (2014).  Citizenship after Orientalism: An Unfinished Project. Routledge.