عدالت، مناط استنباط و کاربست آن در صدور آرای قضایی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار، دانشکده حقوق و علوم سیاسی گروه حقوق خصوصی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

2 استادیار، گروه معارف، دانشکده افسری وتربیت پاسدار امام حسین(ع)، دانشگاه امام حسین(ع)، تهران، ایران.

3 دانشجوی دکترا، گروه حقوق خصوصی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

10.22034/mfu.2022.62527

چکیده

قضاوت در نظام حقوقی شیعه به اجرای قواعد یا گزاره های حقوق محدود نیست،  بلکه قاضی که همان مجتهد است، خود در فرایند کشف و استنباط قواعد، نقش مبنایی و مستقل دارد. اما در حقوق ایران و با توجه به اینکه قضات حائز رتبه اجتهاد نیستند، مهم‌ترین و بنیادی­ترین پرسش، تحلیل نقش و جایگاه قاضی در تفسیر و استنباط حکم می‌باشد. در نظام حقوقی مبتنی بر اراده دولت (حقوق سنتی)، وظیفه قاضی صرفاً تطبیق احکام از پیش تعیین شده بر مسائل مورد اختلاف است؛ اما در نظام حقوقی مبتنی بر عقلانیت فطری (حقوق مدرن)،  قاضی می­تواند بر مبنای عقل، به تفسیر احکام بپردازد. امروزه تحول پارادیمی لازمه­ی عدالت قضایی بوده و آن گذار از حقوق سنتی به حقوق مدرن است. در این نوشتار  برای اجرای تحول پارادیمی و با تاکید بر نقش قاضی در تفسیر احکام مبنای تطبیق، با تحقیق در مورد عدالت و جایگاه آن در استنباط احکام، عدالت فراتر از یک قاعده فقهی یا قید احکام یا فلسفه و حکمت احکام، به­عنوان مقصد شریعت و آپایرون حقوقی معرفی نموده تا قاضی با الهام از اصول حقوقی و با استفاده از عقل و ملاکات احکام از ظاهر قانون فراتر رفته و به­ویژه در موارد فقدان، سکوت یا ابهام یا نقص قوانین عدالت را مناط استنباط حکم قرار داده و در نتیجه حکمی عادلانه صادر نماید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Justice, Criterion of Inference, and its Application in Issuing Judicial Decisions

نویسندگان [English]

  • fereydoon nahreyni 1
  • shaban haghparast 2
  • mehrdad khodabakhshi shalamzari 3
1 Associat Professor, The Faculty of Law and Political Science at University of Tehran
2 Assistant Professor , Department of Islamic Education , College of officers and guard training Imam Hossein , University of Imam Hossein.
3 Ph.D Student University of Tehran Kish International Campus, Tehran. Iran.
چکیده [English]

Judging in the Shi’a legal system is not limited to the implementation of rules or propositions of law, but the judge, who is also a mujtahid, has a basic and independent role in the process of discovering and deriving rules. But in Iranian law and considering that the judges do not have the rank of ijtihād, the most important and fundamental question is the analysis of the role and position of the judge in the interpretation and inference of the verdict. In the legal system based on the will of the government (traditional law), the duty of the judge is just to apply predetermined rulings to disputed issues, but in the legal system based on natural rationality (modern law), the judge can interpret the rulings based on reason. Today, a paradigmatic shift is necessary for judicial justice, and that is the transition from traditional laws to modern laws. In this article, in order to implement a paradigmatic shift and by emphasizing the role of the judge in the interpretation of the rulings considered for application as well as doing research about justice and its status in the inference of rulings, justice is introduced as the purpose of Shari’a and legal apparition beyond a jurisprudential rule or the stipulation of rulings or the philosophy and wisdom of them. This way, the judge, inspired by legal principles and by using reason and judgment criteria, goes beyond the appearance of the law, and especially in the cases of absence, silence, ambiguity, or defects of the law, he makes justice the criteria for inference of judgment and as a result issues a just judgment.

کلیدواژه‌ها [English]

  • justice
  • fairness
  • judgment inference
  • purpose of Shari’a
  • paradigmatic shift
الهی خراسانی، علی. (1392). قاعده فقهی عدالت. چ1. مشهد: بنیادپژوهش های اسلامی.
 اصفهانی، محمدحسین. (1418). نهایۀ الدرایه فی شرح الکفایه. چ1. بیروت: موسسه آل البیت.
  انصاری، باقر. (1387). نقش قاضی در تحول نظام حقوقی. چ1. تهران: میزان.
 ایازی، محمد علی. (1389). ملاکات احکام و شیوه های استکشاف آن. چ2. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
توماس هابز. (1387). لویاتان. ترجمه حسین بشیریه. چ1. تهران: نشر نی.
جان رالز. (1396). نظریه‌ای در باب عدالت. ترجمه مرتضی نوری. چ1، تهران: نشر مرکز.
جعفری تبار، حسنز (1383). مبانی فلسفی تفسیر حقوقی. چ1. تهران: شرکت سهامی انتشار.
جعفری لنگرودی، محمدجعفر. (1367). ترمینولوژی حقوق. چ1. تهران: گنج دانش.
حسینی سیستانی، علی. (1414). قاعده لاضرر و لاضرار. چ1. قم: نشر مکتبة آیت اله العظمی سیستانی.
حکیم، محمد تقی. (1418). اصول الفقه العامه . جلد1. چ1. قم: مجمع جهانی اهل بیت(ع).
   شهابی، مهدی. (1400). فلسفه حقوق، مبانی نظری تحول نظام حقوقی از حقوق سنتی تا حقوق مدرن. چ1. تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
صانعی، یوسف. (1397). رویکردی به حقوق زنان. چ1، قم: فقه­الثقلین
صدر، سید محمدباقر. (1417). اقتصادنا. چ1. قم: بوستان کتاب. دفتر تبلیغات اسلامی.
ـــــــــــــــ . (1405). دروس فی علم الاصول. ج 3. چ1. قم: دار المنتظر.
علیدوست، ابوالقاسم. (1388). مقصدهای شریعت. چ1. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
ـــــــــــــ .(1395). فقه و عقل. چ1. تهران: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
علی اکبریان، حسنعلی. (1386). معیارهای بازشناسی احکام ثابت و متغیر در روایات. ج2. چ1. قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
ـــــــــــــــ .(1396). قاعده عدالت در فقه امامیه. چ1. قم: پژوهشگاه علوم وفرهنگ اسلامی.
فیاضی، مسعود. (1393). تفاوت تنقیح مناط والغای خصوصیت با قیاس. مجله حقوق اسلامی. شماره 42. صص 97-117.
قابل، هادی. (1390). نظریه عدالت ونفی ظلم. چ1. قم: انتشارات فقه الثقلین.
کاتوزیان، ناصر. (1390). فلسفه حقوق، منابع حقوق. ج2. چ4. تهران: شرکت سهامی انتشار.
ـــــــــــ .(1390). فلسفه حقوق، منطق حقوق. ج3. چ4. تهران: شرکت سهامی انتشار.
ــــــــــ .(1376). جایگاه حقوق اسلامی در نظم حقوقی. مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی. دوره 36. صص 42-72.
ــــــــــ . (1376). قواعد عمومی قراردادها. ج4. چ5. تهران: شرکت سهامی انتشار.
ـــــــــــ . (1387).  شفعه، وصیت، ارث. چ10. تهران: میزان.
محقق داماد، مصطفی. (1393). جایگاه اصل عدالت در اجتهاد شیعی. دانشکده حقوق و علوم اجتماعی دانشگاه تبریز. چ1. تبریز: نشر ستوده.
Brain L either (2001), legal realism and legal positivism Reconsidered  ,Ethics
 Ch.Perelmant (1963),  The Idea of Justice, Translated by John Petrie. Londen Routle dgekegan Paul , New York.
Hans. K. (1970), The Pure theory of Law, Translation from second German Edition By max Knight, University of California.
Ken., K. (1992), Legal Indeterminacy and Legitimacy, in: Legal Hermenutics: History, Theiry and Practice Edited by Gregory Leyh, Berkeley  : University of California.
Lawrence, B. (1987). Solum, On the Indeterminacy Crisis: Critiquing Critical Dogma, 54 U. Chi. L. Rev462, 473.‏
M.D.A.F. (1994), loyds Introduction to Jurisprudence ,Londen: sweet. Maxwell
Coleman, J., & Shapiro, S. (2002). The Oxford handbook of jurisprudence & philosophy of law.‏